امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stool Pigeon

ˈstuːlˈpɪdʒən stuːlˈpɪdʒən
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

(کبوتر یا پرنده‌ای که برای جلب کبوتران یا پرندگان دیگر به‌کار می‌رود) مرغ دام، کبوتر‌ دام، مرغ گیرانداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
(به‌ویژه برای پلیس) جاسوس، خبررسان، خبرکش (stoolie هم می‌گویند)
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stool pigeon

  1. noun informer to police
    Synonyms: agent provocateur, betrayer, blabbermouth, canary, decoy, deep throat, double-crosser, fink, fink, informant, informer, narc, narc, nark, nark, plant, police informer, rat, rat fink, rat, shill, sneak, snitch, snitcher, source, spy, squealer, squealer, stoolie, stoolie, tattler, tattletale, tipster, turncoat, weasel, whistle-blower

ارجاع به لغت stool pigeon

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stool pigeon» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stool pigeon

لغات نزدیک stool pigeon

پیشنهاد بهبود معانی